راز خانوادگی پارت ۸
·
1403/01/14 16:45
· خواندن 1 دقیقه
بکی باخودش گفت : دوباره قیافه انیا اینجوری شده هر وقت قیافش اینجوری یعنی یه گندی تو امتحان میزنه
انیا : من ۲۰ میشم
معلم : بچه ها برگه هاتون صحیح شد بیان توکلاس تا نمره هاتون بگم
دامین: کله صورتی تو دوباره ۱ میشی
انیا : دهنتا ببند
بکی: اصلا بلد نیستی با یه دختر چه جوری حرف بزنی
معلم : خب نمرات را اعلام می کنم دامیان ۱۸ بکی ۱۹
انیا : وای الان نمره منا میگه
معلم: انیا فورجر ۱۵
انیا : چی چیشد ۱۵ حالا جواب بابا م چی بدم
بکی : آفرین انیا خیلی پشرفت کردی
انیا : بکی ازت ممنونم دوست خوبم
معلم :نمره اونایی را که خوندم برن خونه
بکی :انیا امروز من می رسونمت خونه
انیا:ممنون
بکی باخودش گفت : وقتی انیا رسوندم خونه می تونم لوید عزیزم ما ببینم