راز خانوادگی پارت ۴
·
1403/01/10 14:50
· خواندن 1 دقیقه
یور : سلام رییس امروز باید کی را بکشم
رییس : هیچکی امروز می خام به شما عضو جدید را مرفی کنم اسمش جک
یور داره تو ذهنش می گه : وای اگه آنقدر کارش خوب باشه که منا بندازن بیرون چی دیگه بدبخت می شم
جک : خاتم یور از این که شما را می بینم خیلی خوشحالم من هیچ وقت نمی تونم مثل شما این قدر حرفه ای آدم بکشم
یور : م ممنون نظر لطف شماس
یور داره تو ذهنش می گه : وای شاید می خاد با این کار منا از کار بی کار کنه شاید مأمورا
جک : خانم یور حالتون خوبه
یور : بله من باید برم خونه